آرمانخواهی انسان مستلزم صبر بر رنجهاست ! پس برادر ( و خواهر ) خوبم ؛ برای جانبازی در راه آرمانها بیاموز که در این سیاره رنج صبورترین انسانها باشی . سید شهیدان اهل قلم "سید مرتضی آوینی"
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
|
|
|
نویسنده : علی
تاریخ : جمعه 21 مهر 1391
|
شاید چشم های ما نیاز داشته باشند که گاهی با اشک های مان شسته شوند
تا بار دیگر زندگی را با نگاه شفاف تری ببینیم …
|
امتیاز مطلب : 30
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
|
نویسنده : علی
تاریخ : پنج شنبه 20 مهر 1391
|
چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد
و چه خوش تر آنکه مرغی زقفس پریده باشد
:: موضوعات مرتبط:
شعرکده ,
,
:: برچسبها:
مرغ ,
حال ,
|
امتیاز مطلب : 29
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
|
نویسنده : علی
تاریخ : چهار شنبه 19 مهر 1391
|

:: موضوعات مرتبط:
خودم ,
,
:: برچسبها:
آرمانخواهی ,
شهید آوینی ,
|
امتیاز مطلب : 43
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
|
نویسنده : علی
تاریخ : سه شنبه 18 مهر 1391
|
در طول بیست و پنج سالی که بر کنار بود محافظه کار بود و از روزی که زمام یک امپراطوری بزرگ را به دست گرفت انقلابی شد. و این سرنوشتی است که انسانها عکس آن را طی می کنند. همه انقلابی اند وقتی روی کار می آیند محافظه کار می شوند.
/پیروان علی و رنج هایش، دکتر شریعتی، صفحه6 برداشت آزاد
وبلاگ گذرگاه
:: موضوعات مرتبط:
شنیدنی ,
,
:: برچسبها:
علی ,
انقلاب ,
محافظه کاری ,
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
|
نویسنده : علی
تاریخ : دو شنبه 17 مهر 1391
|
تقدیم به همه ی خواهرای خوبم 
*****
پدر خوب است
که مادر نازنین است
برادر میوه ی روی زمین است
اگر گردی همه عالم سراسر
نبینی میوه ای بهتر ز خواهر
:: موضوعات مرتبط:
شعرکده ,
,
:: برچسبها:
خواهر ,
برادر ,
مادر ,
پدر ,
|
امتیاز مطلب : 47
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
|
نویسنده : علی
تاریخ : سه شنبه 16 مهر 1391
|
میگویند: مرحوم آیت الله شیخ جعفر شوشتری (ره) نشسته بودند، الاغی آمد.
بارش را خالی کردند. الاغ به شیخ نگاه کرد و گوشهایش را تکان داد. شیخ ابتدا گریه شدیدی کردند، سپس فرمودند:
گویا این الاغ با زبان حال به من گفت:
من بارم را به مقصد رساندم، آیا تو هم بارت را به مقصد رسانده ای؟!
برگرفته از دروس اخلاق آیت الله مجتهدی
:: موضوعات مرتبط:
شنیدنی ,
,
:: برچسبها:
آیت الله مجتهدی ,
آیت الله شوشتری ,
با ,
منزل ,
الاغ ,
|
امتیاز مطلب : 132
|
تعداد امتیازدهندگان : 31
|
مجموع امتیاز : 31
|
نویسنده : علی
تاریخ : یک شنبه 16 مهر 1391
|
هر کس به چیزی تبدیل می شود که به آن عشق می ورزد
اگر سنگی را دوست داشته باشد ، سنگ می شود
اگر هدفی را دوست داشته باشد ، به آن هدف تبدیل می شود
اگر به فردی عشق بورزد آن فرد می شود
و آگر به خــــــــــــــدا عشق بورزد خدائی می شود
اینــــــــــــک انتخاب با خود شماست...
:: موضوعات مرتبط:
شنیدنی ,
,
:: برچسبها:
شریعتی ,
عشق ,
هدف ,
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
|
نویسنده : علی
تاریخ : شنبه 15 مهر 1391
|
امام علی (ع) :
«آنگاه که حادثهای پیش آمد اموالتان را سپر جانتان قرار دهید و در حفظ جانتان بکوشید، امّا اگر حادثهای پیش آمد که دینتان در معرض خطر قرار گرفت جانتان را فدای دینتان سازید که آن کس که دینش از بین برود، نابود است و غارتزده آن کسی است که دینش به غارت برود.»
سفینة البحار، ج1، ص476
:: موضوعات مرتبط:
خودم ,
,
:: برچسبها:
حدیث ,
امام علی ,
,
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
|
نویسنده : علی
تاریخ : چهار شنبه 14 مهر 1391
|
مرا گفتی که دل دریا کن ای دوست
همه دریا از آن ما کن ای دوست
دلم دریا شد اینک در کنارت
مکش دریا به خون ، پروا کن ای دوست
"سیاوش کسرایی"
:: موضوعات مرتبط:
شعرکده ,
,
:: برچسبها:
دل ,
دریا ,
سیاوش کسرایی ,
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
|
نویسنده : علی
تاریخ : چهار شنبه 12 مهر 1391
|
خداوند کلاغ و قناری را زشت آفرید.
قناری شکایت کرد و زیبا شد ،اما کلاغ به رضای خدا راضی شد.
اکنون قناری در قفس و کلاغ آزاد است...
:: موضوعات مرتبط:
شنیدنی ,
,
:: برچسبها:
کلاغ و قناری ,
|
امتیاز مطلب : 45
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
|
نویسنده : علی
تاریخ : چهار شنبه 12 مهر 1391
|
من اعتقاد دارم که خدا انسان را
به اندازه ی درد و رنجی که در راه او تحمل کرده ،
پاداش می دهد.
"شهید چمران"
:: موضوعات مرتبط:
شنیدنی ,
,
:: برچسبها:
شهید چمران ,
درد و رنج ,
خدا ,
|
امتیاز مطلب : 33
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
|
نویسنده : علی
تاریخ : چهار شنبه 12 مهر 1391
|
جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی
آسیب شناسی فرهنگي نیروهای انقلاب
گفتاري از وحید جلیلی، سردبير ماهنامهي سوره در يكي از مساجد مشهد، فروردين هشتاد
مسئلهي مشترك
سؤالي كه همه جا مطرح است اين است كه «چه باید كرد؟»، «راهكار اجرایی چیست؟»، «ما نیرو داریم، امكانات داریم، اما چه باید بكنیم؟» در برابر این سؤالات یك راه این است كه بگوییم بیایید این كار را بكنید و هر كسی به فراخور حالش یك پیشنهادی ممكن است بدهد و انجام شود یا نشود، نتیجه بدهد یا ندهد.
اما میبینیم این سؤال منحصر به یكی دو تا پایگاه نمیشود و اپیدمی است. یعنی شما چه در تهران باشید، چه در مشهد، چه در الیگودرز، چیزی است كه بین همه حزباللهیها رایج است و شاید اشتباه باشد كه با یكی دو پیشنهاد بخواهید معضل را برطرف كنید. باید فكر كنیم چه شده است كه نیرو هست، امكانات هست، زمینه برای كاركردن هست ولی همه كاسه «چه كنم؟ چه كنم؟» به دست گرفتهاند. یعنی یك مقدار عمیقتر و ریشهایتر باید به موضوع نگاه كنیم.
چه میشود كه ما دهها هزار پایگاه و جلسه و تشكل و تجمع منتسب به انقلاب و ولایت و حزبا... و امثال اینها داریم و سالانه صدها میلیارد تومان پول دارد به نام فرهنگ خرج میشود، اینهمه هم وقت گذاشته میشود، ولی اوضاع این است كه هست یعنی جماعتی كه كمّاً و كیفاً از ما كمترند، میشوند علمدار فرهنگ و علم و هنر در این كشور و ما همیشه در موضع انفعال و ضعف قرار میگیریم. این یك سؤال جدی است كه باید به آن توجه كنیم. شما تنها 36 هزار پایگاه بسیج در كشور دارید جدای از جلسات و مجامع مستقلی كه وجود دارد. ما به این مسئله میخواهیم توجه كنیم.
صورتبندی بحث را در دو قسمت ارائه میكنم، یك قسمت بحث محتوای حركتهای فرهنگی است و دیگری بحث ابزارها و شكل كارها است كه این دو به هم ربط دارند و جدای از هم نیستند...
:: موضوعات مرتبط:
مقالات و مطالب بدرد بخور ,
,
:: برچسبها:
جزوه انقلاب فرهنگی ,
وحید جلیلی ,
انقلاب فرهنگی ,
|
امتیاز مطلب : 30
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
:: ادامه مطلب ...
|
نویسنده : علی
تاریخ : پنج شنبه 13 مرداد 1391
|
جوان ترين استاد خلبان نيروي هوايي ارتش ايران سرلشكر خلبان،
« علي اقبالي دوگاهه»و داستان عجیب شهادتش:
وی در 25 سالگي استاد خلبان جنگنده F-5 و در 27 سالگي با درجه سرگردي جزو افسران ارشد نيروي هوايي ارتش ایران شد. سرلشگر خلبان«عباس بابایی» و سرلشگر خلبان «مصطفی اردستانی» از شاگردان تحت آموزش ایشان بودند .
آموزش درآمریکا :
وی تكميل دوره خلباني را به مدت 220 ساعت در سال 1347 در پايگاه هوايي ویلیامز شهر فنيكس ایالت آریزونای امریکا را به پایان رساند و كسب رتبه نخست در بين بيش از 400 دانشجوي خلباني از كشورهاي مختلف به عنوان خلبان نمونه اين پايگاه را از آن خود نمود . همچنین در سال 1353 جهت گذراندن دوره كارشناسي تفسير عكس هاي هوايي و مديريت اطلاعات و عمليات هوايي مجددا به امريكا اعزام گرديد .

شهادت :
این هم وطن دلیر اکثر تلمبه خانه ها و نیروگاه های برق عراق از کار انداخته بود و طرح های عملیاتی وی باعث گردیده بود صادرات 350 میلیون تنی نفت عراق به صفر برسد از این رو صدام جنایتکار به خون این شهید تشنه بود . از این رو به دستور صدام پس از دستگیری بدنش به دو نیمه تبدیل شد و نیمی از پیکر مطهرش در نینوا و نیمی در موصل عراق مدفون شد .

======================================
شرح کامل شهادت ایشان را در زیر بخوانید و اشتراک کنید تا مردم ایران بدانند ما چه عزیزان گمنامی را در نیروی هوایی ارتش داشته ایم که حتی نام آنها را هم نشنیده ایم .
======================================
وي پس از بمباران پادگان «العقره» در حالی که زنده به اسارت مزدوران عراقی درآمده بود، به دلیل ضربات مهلکی که نیروی هوایی ارتش ايران در نخستین ماه جنگ بر پیکر ماشین جنگی عراق وارد نموده بود به دستور صدام و برای ایجاد رعب و وحشت در بین سایر خلبانان كشورمان، برخلاف تمامي موازین انسانی و موافقت نامه های بین المللی رفتار با اسرا، به فجيعترين و بيرحمانه ترين وضع به شهادت رسید به طوری که نیمی از پیکر مطهرش در نینوا و نیمی در موصل عراق مدفون شد. این جنایت به حدی وحشیانه بود که رژیم بعثی در تلاشي بيشرمانه براي سرپوش گذاشتن بر اين جنايت هولناك، تا سالها از اعلام سرنوشت آن شهید مظلوم خودداری می کرد و طی 22 سال هیچگونه اطلاعی از سرنوشت وي موجود نبود؛ تا اين كه در خرداد سال 1370، بر اساس گزارش هاي موجود عملياتي و اطلاعاتي، و نامه ارسالي كميته بينالمللي صليب سرخ جهاني مبني بر شهادت ايشان و اظهارات ديگر اسراي آزاد شده وخلبانان اسير عراقي، شهادت خلبان علي اقبالي دوگاهه محرز شد. پيكر مطهرش كه بخشي از آن غريبانه در قبرستان محافظيه نينوا و بخشي ديگر در قبرستان زبير موصل به خاك سپرده شده بود، با پيگيري كميته جستجوي اسرا و مفقودين وكميته بينالمللي صليب سرخ جهاني، به همراه پيكرهاي مطهر تني چند از ديگر خلبانان شهيد نيروي هوايي، پس از 22 سال دوري از وطن، در ميان حزن و اندوه خانواده، ياران و همرزمانش به ميهن بازگشت و به شكلي بسيار با شكوه و تاريخي در ميدان صبحگاه ستاد نيروي هوايي تشييع و در پنجم مردادماه 81 در قطعه خلبانان بهشت زهرا دركنار ساير همرزمانش آرام گرفت.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد!
:: موضوعات مرتبط:
شخصیت شناسی ,
,
:: برچسبها:
شهيد علي اقبالي دوگاهه ,
خلبان ,
شهادت ,
,
|
امتیاز مطلب : 26
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
|
نویسنده : علی
تاریخ : پنج شنبه 10 مرداد 1391
|
به نظرم این شعر (احمدک) که در وصف همنوع سروده شده خیلی زیباست. البته متاسفانه این سروده در چندین وبلاگ مختلف به نام اشخاص مختلف ثبت شده ولی با توجه به مستندات موجود این شعر سروده مرحوم مهندس علی اصغر اصفهانی، متخلص به سلیم می باشد که آنرا در سال ۱۳۳۴ در کرمان سروده اند. ایشان از معلمان کرمانی و نیز از شعرای معاصر و برجسته کرمان می باشند که چندین شعر از ایشان در کتاب تذکره شعرای کرمان چاپ شده است. این شعر فقر و غنا و تبعیض طبقاتی در جامعه را بخوبی بیان کرده که بسیار تامل برانگیز است. امیدوارم از خوندنش لذت ببرید ...
مثنـوی احمـدک
معلم چو آمد، به ناگه کلاس؛
چوشهری فروخفته خاموش شد
سخن های ناگفته در مغزها
به لب نارسیده فراموش شد
معلم ز کار مداوم مدام
غضبناک و فرسوده و خسته بود
جوان بود و در عنفوان در شباب
جوانی از او رخت بر بسته بود
سکوت کلاس غم آلود را
صدای رسای معلم شکست
زجا احمدک جست و بند دلش
از این بی خبر بانگ ناگه گسست
"بیا احمدک درس دیروز را
بخوان تا بدانم که سعدی چه گفت"
ولی احمدک درس ناخوانده بود
به جز آنچه دیروز از وی شنفت
عرق چون شتابان سرشک ستم
خطوط خجالت به رویش نگاشت
لباس پر از وصله و ژنده اش
به روی تن لاغرش لرزه داشت
زبانش به لکنت بیفتاد و گفت
"بنی آدم اعضای یکدیگرند"
وجودش به یکباره فریاد کرد
"که در آفرینش ز یک گوهرند"
در اقلیم ما رنج بر مردمان
زبان و دلش گفت بی اختیار
"چو عضوی به درد آورد روزگار"
"دگر عضوها را نماند قرار"
"تو کز…، تو کز…" وای یادش نبود
جهان پیش چشمش سیه پوش شد
نگاهی ز سنگینی از روی شرم
به پایین بیفکند و خاموش شد
در اعماق مغزش به جز درد و رنج
نمی کرد پیدا کلامی دگر
در آن عمر کوتاه او خاطرش
نمی داد جز آن پیامی دگر
ز چشم معلم شراری جهید
نماینده آتش خشم او
درونش پر از نفرت و کینه گشت
غضب می درخشید در چشم او
"چرا احمدِ کودنِ بی شعور،"
معلم بگفتا به لحنی گران
"نخواندی چنین درس آسان بگو"
"مگر چیست فرق تو با دیگران؟"
عرق از جبین، احمدک پاک کرد
خدایا چه می گوید آموزگار
نمی داند آیا که در این دیار
بود فرق مابین دار و ندار؟
چه گوید؟ بگوید حقایق بلند؟
به شرحی که از چشم خود بیم داشت
بگوید که فرق است مابین او
و آنکس که بی حد زر و سیم داشت؟
به آهستگی احمد بی نوا
چنین زیر لب گفت با قلب چاک
"که آنان به دامان مادر خوشند
و من بی وجودش نهم سر به خاک
به آنها جز از روی مهر و خوشی
نگفته کسی تاکنون یک سخن
ندارند کاری به جز خورد و خواب
به مال پدر تکیه دارند و من
من از روی اجبار و از ترس مرگ
کشیدم از آن درس بگذشته دست
کنم با پدر پینه دوزی و کار
ببین دست پر پینه ام شاهد است"
سخن های او را معلم برید
هنوز او سخن های بسیار داشت
دلی از ستم کاری ظالمان
نژند و ستمدیده و زار داشت ؟
معلم بکوبید پا بر زمین
و این پیک قلب پر از کینه است
"به من چه که مادر ز کف داده ای ؟"
"به من چه که دستت پر از پینه است ؟!"
رود یک نفر پیش ناظم که او
به همراه خود یک فلک آورد
نماید پر از پینه پاهای او
ز چوبی که بهر کتک آورد !
دل احمد آزرده و ریش گشت
چو او این سخن از معلم شنفت
ز چشمان او کورسویی جهید
به یاد آمدش شعر سعدی و گفت :
ببین، یادم آمد، دمی صبر کن
تامــل، خــدا را، تامــل، دمـی ...
"تو کز محنت دیگران بی غمی"
"نشاید که نامت نهند آدمی!"
منبع : سايت پرشين استار
:: موضوعات مرتبط:
شعرکده ,
,
:: برچسبها:
مثنوي احمدك ,
شعر ,
علي اصغر اصفهاني ,
معلم كرماني ,
,
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
|
نویسنده : علی
تاریخ : پنج شنبه 29 تير 1391
|

دسته يك
نویسنده: اصغر کاظمی .
تعداد صفحات: 831 قيمت: 10000 تومان
شابک: 1-331-506-964-978 قطع: وزيري
نوبت چاپ: اول: 1386 شمارگان: 1100
معرفی کتاب: کتاب، درباره رزمندگان نوجوانی است که قصد دارند در جاده فاو - امالقصر عملیاتی انجام دهند. آنها به مدت 2 ماه در چادری زندگی میکنند و حوادث زیادی را از سر میگذرانند...14 نفر از اعضای این گردان در شب عملیات و 4 نفر از آنها تا پایان جنگ تحمیلی به شهادت میرسند اما...
به گزارش خبرآنلاین، کتاب «دستهی یک» که نخستین بار در سال 1386 منتشر شد، به فاصله کمتر از دو سال به چاپ دهم رسیده است و چاپ دهم این اثر ارزشمند در نمایشگاه کتاب تهران عرضه می شود.
کتاب «دسته یک» نوشتهای پژوهشی از «اصغر کاظمی» درباره رزمندگان نوجوانی است که قصد دارند در جاده فاو - امالقصر عملیاتی انجام بدهند. رزمندگان این گردان به مدت 2 ماه در چادری زندگی میکنند و حوادث زیادی را از سر میگذرانند.
موضوع این کتاب، برگرفته از خاطرات رزمندگان گردان حمزه(ع)، لشکر 27 محمد رسولالله(ص) است که از گفتگوی نویسنده با رزمندگان این گردان، در کنار بازنویسی خاطرات خانوادههای شهدای گردان تولید شده است.
به گفته کاظمی، 14 نفر از اعضای این گردان در شب عملیات و 4 نفر از آنها تا پایان جنگ تحمیلی به شهادت رسیدند و امروز فقط 11 نفرشان در قید حیاتند.
نظر رهبر انقلاب در مورد اين كتاب :
از جنگ یک تصویر باشکوه ولیکن دوری در جلو چشم همه بود، باشکوه و با عظمت. اما مثل تابلویی که در بالا گذاشته باشند و آدم از دور بخواهد به آن نگاه کند. این کتابها آمدند این ریزهکاری تابلو را کشاندهاند جلو و حالا انسان میتواند آن ها را از نزدیک ببیند. این «دسته یک» را ببینید! به هیچ وسیلهای نمیشد آن ریزه کاریهای زیبای آن تابلوی با عظمت را به کسی نشان داد جز در چنین کتابی و با چنین مصاحبههایی؛ با همین خصوصیاتی که انجام گرفته. انصافا خیلی خوب سلیقه به خرج داده و خیلی خوب کار کردهاند.
:: موضوعات مرتبط:
کتابخانه ,
,
:: برچسبها:
خاطرات دسته يك ,
نظر رهبر درباره كتاب دست يك ,
اصغر كاظمي ,
دفاع مقدس ,
معرفي كتاب ,
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
|
نویسنده : علی
تاریخ : پنج شنبه 29 تير 1391
|
رودها آوازشان را از دست خواهند داد
اگر،
سنگها را از پیش راهشان برداریم!
:: موضوعات مرتبط:
شنیدنی ,
,
:: برچسبها:
رودها ,
سنگها ,
,
|
امتیاز مطلب : 26
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
|
نویسنده : علی
تاریخ : پنج شنبه 29 تير 1391
|
گفتیم چه شد یاد شهیدان!؟ گفتند :
یک کوچه به نامشان نکردیم مگر!؟
:: موضوعات مرتبط:
شعرکده ,
,
:: برچسبها:
شعر ,
شهيدان ,
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
|
نویسنده : علی
تاریخ : شنبه 22 تير 1391
|
بیا تا قدر یکدیگر بدانیم
که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم
بیا تا مهربانی پیشه سازیم
به مشتی زرق و زر خود را نبازیم
چه آمد بر سر اقوام و خویشان
که شد آن جمعشان اینسان پریشان؟
...
:: موضوعات مرتبط:
شعرکده ,
,
:: برچسبها:
بيا تا قدر يكديگر بدانيم ,
شعر ,
,
|
امتیاز مطلب : 29
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
:: ادامه مطلب ...
|
نویسنده : علی
تاریخ : شنبه 17 تير 1391
|
ای جماعت چطوره حالاتتون
قربون اون فهم و کمالاتتون
فرقی نداره دیگه شهر و روستا
حال نمیدن مثل قدیما دوستا
دل که نلرزه جز یه مشت گل نیست
دلی که توش غصه نباشه ، دل نیست
این در و اون در زدناش قشنگه
به سیم آخر زدناش قشنگه
شعرم اگه سست و شکسته بسته است
سرزنشم نکن دلم شکسته است
:: موضوعات مرتبط:
شعرکده ,
,
:: برچسبها:
شعر ,
ابوالفضل زرويي ,
آي جماعت چطوره احوالتون ,
,
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
:: ادامه مطلب ...
|
نویسنده : علی
تاریخ : جمعه 16 تير 1391
|

«نورالدین پسر ایران» کتاب خاطرات سید نورالدین عافی است؛ پسری شانزده ساله از اهالی روستای خنجان در حوالی تبریز در آذربایجان شرقی که حضور دفاع مقدس را در گردانهای خطشکن لشکر 31 عاشورا به عنوان نیروی آزاد، غواص و فرمانده دسته و در جبهههای مختلف تجربه کرده و بارها مجروح شده است. نورالدین نزدیک به هشتاد ماه از دوران جنگ تحمیلی را علیرغم جراحات سنگین و شهادت برادر کوچکترش سید صادق در برابر چشمانش در جبهه ماند و در عملیاتهای متعددی حضور داشت و جانباز هفتاد درصد دفاع مقدس است.

دست نوشته رهبری بر حاشیه کتاب نورالدین پسر ایران
«بسم الله الرحمن الرحیم
این نیز یکی از زیباترین نقاشیهای صفحهی پُرکار و اعجاز گونهی هشت سال دفاع مقدس است. هم راوی و هم نویسنده حقاً در هنرمندی، سنگ تمام گذاشتهاند. آمیختگی این خاطرات به طنز و شیرینزبانی که از قریحهی ذاتی راوی برخاسته و با هنرمندی و نازکاندیشیِ نویسنده، به خوبی و پختگی در متن جا گرفته است، و نیز صراحت و جرأت راوی در بیان گوشههائی که عادتاً در بیان خاطرهها نگفته میماند، از ویژگیهای برجستهی این کتاب است. تنها نقصی که به نظر رسید نپرداختن به نقش فداکارانهی همسری است که تلخیها و دشواریهای زندگی با رزمندهئی یکدنده و مجروح و شلوغ را به جان خریده و داوطلبانه همراهی دشوار و البته پر اَجر با او را پذیرفته است.
ساعات خوش و با صفائی را در مقاطع پیش از خواب با این کتاب گذراندم والحمدلله
:: موضوعات مرتبط:
کتابخانه ,
,
:: برچسبها:
كتاب نورالدين پسر ايران ,
دفاع مقدس ,
كتاب مورد تاييد رهبر ,
نورالدين عافي ,
,
|
امتیاز مطلب : 26
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
|
نویسنده : علی
تاریخ : جمعه 16 تير 1391
|
وحید جلیلی, برادر سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران است. آقا وحید روزنامهنگار و فعال فرهنگی است
ایشان سال هفتاد وارد دانشگاه امام صادق شد و در رشته معارف اسلامی و اقتصاد از این دانشگاه فارغالتحصیل شد. وحید جلیلی کار مطبوعاتی را از همان دوران دانشجویی و در نشریه تفکر بسیجی، نشریه داخلی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق آغاز کرد و در سال ۷۵به مجله نیستان رفت و در آنجا با سید مهدی شجاعی( نویسنده کتاب کشتی پهلو گرفته) همکار بود.
در سال ۸۱سردبیر روزنامه ابرار شد. آقا وحید پس از ابرار به حوزه هنری رفت و سردبیری ماهنامه سوره را بر عهده گرفت؛ مجلهای که پیشتر سید مرتضی آوینی عهدهدار سردبیری آن بود. ایشان تا سال ۸۵سردبیر مجله سوره بود. اما در اواخر این سال، آقا وحید و همکارانش با مدیریت وقت حوزه هنری و سازمان تبلیغات اسلامی (حسن بنیانیان و سید مهدی خاموشی)دچار مشکل و اختلاف شده و از سوره اخراج شدند.
پس از این اخراج، آقا وحیدو همکارانش ، دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی را پایهگذاری کردند. انتشار مجله راه، با همکاری تحریریه سوره چهارم، ثمره فعالیت این دفتراست.
جزوه معروف جبهه فرهنگی انقلاب (که هنوز بین فعالین فرهنگی دست به دست می شود )یکی از دهها مقاله و سخنرانی ایشان است که بصورت جزوه در آمده و مورد استفاده عناصر جوان و متعهد فرهنگی قرار می گیرد
بی راه نیست اگر ایشان را خلف صالح سید مرتضی آویینی بنامیم.
منبع
:: موضوعات مرتبط:
شخصیت شناسی ,
,
:: برچسبها:
اه ,
مجله ,
مجله سوره ,
مرتضی آوینی ,
وحید جلیلی ,
وحید جلیلی را بهتر بشناسیم ,
وحید جلیلی کیست ,
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
|
نویسنده : علی
تاریخ : جمعه 16 تير 1391
|
گفتاری از وحید جلیلی، سردبیر ماهنامه راه، در باب آسیب شناسی نیروهای انقلاب
سؤال همیشگی: چه كار بايد كرد؟!
عمدتاً وقتي آدم به پايگاههاي مختلف ميرود، سؤالي كه همهی بچهها ميپرسند اين است كه «چه كار بايد كرد؟»، «راهكار اجرايي چيست؟»، «ما نيرو داريم، امكانات داريم، اما چه بايد بكنيم؟» در برابر اين سؤالات يك راهكار اين است كه بگوييم شما اين امكانات را داريد، خُب حالا بياييد اين كار را بكنيد و هر كسي به فراخور حالش ممكن است يك پيشنهادي بدهد و انجام شود يا نشود، نتيجه بدهد يا ندهد. اما ميبينيم اين سؤال منحصر به يك یا دو پايگاه نميشود و اپيدمي است.
يعني شما چه در تهران باشيد، چه در مشهد، چه در اليگودرز، چيزي است كه بين همه حزباللهيها رايج است و همه كاسة «چه كنم؟ چه كنم؟» برداشتهاند و شايد اشتباه باشد كه با يكي دو پيشنهاد بخواهيد معضل را برطرف كنيد. بايد فكر كنيم چه شده است كه نيرو هست، امكانات هست، زمينه براي كاركردن هست ولي همه كاسة «چه كنم؟ چه كنم؟» به دست گرفتهاند. يعني يك مقدار عميقتر و ريشهايتر بايد به موضوع نگاه كنيم.
چه ميشود كه ما دهها هزار پايگاه و جلسه و تشكل و تجمع منتسب به انقلاب و ولايت و حزبالله و امثال اينها داريم و سالانه صدها ميليارد تومان پول دارد به نام فرهنگ و مقابله با تهاجم فرهنگي توي اين كشور خرج ميشود، اين همه هم وقت گذاشته ميشود، ولي اوضاع اين است كه هست، يعني جماعتي كه كمّاً و كيفاً از ما كمترند، ميشوند علمدار فرهنگ و علم و هنر در اين كشور و ما هميشه در موضع انفعال و ضعف قرار ميگيريم. اين يك سؤال جدي است كه بايد به آن توجه كنيم.
بخشی از جزوه جبهه فرهنگی انقلاب اسلامي
لينك دانلود :
جزوه جبهه فرهنگي انقلاب اسلامي
:: موضوعات مرتبط:
مقالات و مطالب بدرد بخور ,
,
:: برچسبها:
وحيد جليلي ,
انقلاب اسلامي ,
جبهه فرهنگي ,
حزب الله ,
,
|
امتیاز مطلب : 31
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
|
نویسنده : علی
تاریخ : پنج شنبه 22 ارديبهشت 1391
|
اي عشق ، که عطر يار ما را داري
رنگ دل بي قرار ما را داري
ما را به نگاه نازنينش بفروش
بفروش که اختيار ما را داري
ميلاد عرفان پور
:: موضوعات مرتبط:
شعرکده ,
,
:: برچسبها:
رباعي ,
عشق ,
عرفان پور ,
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
|
نویسنده : علی
تاریخ : جمعه 20 ارديبهشت 1391
|
باور نكنيد اباعبدالله گفته باشد «اسقونی شربة من الماء»
من كه اين جمله را در جائی نديدم، حسين(ع) اهل اين جور درخواست ها نبود.
/حماسه حسینی، مرتضی مطهری، جلداول صفحه165
:: موضوعات مرتبط:
خودم ,
,
:: برچسبها:
امام حسين ,
عزت نفس ,
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
|
نویسنده : علی
تاریخ : جمعه 17 ارديبهشت 1391
|
یاد دارم که ایام طفولیت ، بسیار عبادت مى کردم و شب را با عبادت به سر مى آوردم . در زهد و پرهیز جدیت داشتم . یک شب در محضر پدرم نشسته بودم و همه شب را بیدار بوده و قرآن مى خواندم ، ولى گروهى در کنار ما خوابیده بودند، حتى بامداد براى نماز صبح برنخاستند. به پدرم گفتم : از این خفتگان یک نفر برخاست تا دور رکعت نماز بجاى آورد، به گونه اى در خواب غفلت فرو رفته اند که گویى نخوابیده اند بلکه مرده اند.
پدرم به من گفت : عزیزم ! تو نیز اگر خواب باشى بهتر از آن است که به نکوهش مردم زبان گشایى و به غیبت و ذکر عیب آنها بپردازى .
نبیند مدعى جز خویشتن را
که دارد پرده پندار در پیش
گرت چشم خدا بینى ببخشند
نبینى هیچ کس عاجزتر از خویش
:: موضوعات مرتبط:
شعرکده ,
خودم ,
,
:: برچسبها:
سعدي ,
مدعي ,
خودبيني ,
,
|
امتیاز مطلب : 39
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
|
نویسنده : علی
تاریخ : شنبه 16 ارديبهشت 1391
|
يا حسين (ع)
:: موضوعات مرتبط:
خودم ,
,
|
امتیاز مطلب : 39
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
|
نویسنده : علی
تاریخ : پنج شنبه 14 ارديبهشت 1391
|
گزيده اي از كتاب بسيار زيباي حماسه ي حسيني
به مناسبت سالروز شهادت متفكر شهيد استاد مرتضي مطهري
و گراميداشت مقام معلم
---------------------------------------------
مطابق معتبرترين نقلها اولين كسی كه از خاندان پيغمبر شهيد شد ، جناب
علی اكبر و آخرينشان جناب ابوالفضل العباس بود . يعنی ايشان وقتی شهيد
شدند كه ديگر از اصحاب و اهل بيت كسی نمانده بود ، فقط ايشان بودند و
حضرت سيد الشهداء . آمد عرض كرد برادر جان ! به من اجازه بدهيد به
ميدان بروم كه خيلی از اين زندگی ناراحت هستم . جناب ابوالفضل سه برادر كوچكترش را مخصوصا قبل از خودش فرستاد
، گفت برويد برادران ، من میخواهم اجر مصيبت برادرم را برده باشم .
میخواست مطمئن شود كه برادران مادريش حتما قبل از او شهيد شده اند و بعد
به آنها ملحق بشود . بنابراين ام البنين است و چهار پسر ، ولی ام البنين
در كربلا نيست ، در مدينه است . آنان كه در مدينه بودند كه از سرنوشت
كربلا بی خبر بودند . به اين زن ، مادر اين چند پسر كه تمام زندگی و
هستيش همين چهار پسر بود خبر رسيد كه هر چهار پسر تو در كربلا شهيد
شده اند . البته اين زن ، زن كامله ای بود ، زن بيوه ای بو د كه همه
پسرهايش را از دست داده بود . گاهی می آمد در سر راه كوفه به مدينه
می نشست و شروع به نوحه سرائی برای فرزندانش میكرد .
تاريخ نوشته است كه اين زن ، خودش يك وسيله تبليغ عليه دستگاه
بنی اميه بود . هر كس كه می آمد از آنجا عبور بكند ، متوقف میشد و اشك
میريخت . مروان حكم كه يك وقتی حاكم مدينه بوده و از آن دشمنان عجيب
اهل بيت است ، هر وقت میآمد از آنجا عبور كند ، بیاختيار مینشست و با
گريه اين زن میگريست . اين زن ، اشعاری دارد و در يكی از آنها میگويد :
لا تدعونی ويك ام البنين
|
تذكرينی بليوث العرين
|
كانت بنون لی ادعی بهم
|
و اليوم اصبحت و لا من بنين
|
مخاطب را يك زن قرار داده میگويد : ای زن ، ای خواهر ! تا بحال اگر
مرا ام البنين می ناميدی بعد از اين ديگر ام البنين نگو ، چون اين كلمه
خاطرات مرا تجديد میكند ، مرا بياد فرزندانم می اندازد . ديگر بعد از اين
مرا به اين اسم نخوانيد . بله در گذشته من پسرانی داشتم ولی حالا كه
هيچيك از آنها نيستند . رشيدترين فرزندانش جناب ابوالفضل بود و
بالخصوص برای جناب ابوالفضل ، مرثيه بسيار جانگدازی دارد ، میگويد :
يا من رای العباس كر علی جماهير النقد و وراه من ابناء حيدر كل ليث
فی لبد
انبئت ان ابنی اصيب براسه مقطوع يد ويلی علی شبلی امال براسه ضرب
العمد
لو كان سيفك فی يديك لما دنی منه احد (1)
|
ولا حول ولا قوه الا بالله
فصل سوم كتاب حماسه ي حسيني
:: موضوعات مرتبط:
مقالات و مطالب بدرد بخور ,
خودم ,
,
:: برچسبها:
حماسه حسيني ,
شهيد مطهري ,
حضرت ابوالفضل ,
روز معلم ,
|
امتیاز مطلب : 43
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
|
نویسنده : علی
تاریخ : پنج شنبه 14 ارديبهشت 1391
|
بی سر شده بود و سر و سامانی داشت
بی حنجره فریاد نمایانی داشت
یک روز به خونخواهی او می آیند
آن مرد غریب ، آشنایانی داشت
"ميلاد عرفان پور"
:: موضوعات مرتبط:
شعرکده ,
,
:: برچسبها:
امام حسين ,
عرفان پور ,
|
امتیاز مطلب : 30
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
|
نویسنده : علی
تاریخ : سه شنبه 12 ارديبهشت 1391
|
اول از اینکه لطف کردید و وقتتون را در اختیار ما گذاشتید، تشکر می کنم.به عنوان اولین سوال، چرا هنوز بعد از گذشت 18 سال از شهادت شهید آوینی، جای خالی ایشان پر نشده است، کدام ویژگی شاخص شهید آوینی، در هنرمندان ما دیده نمی شود؟
بسم الله الرحمن الرحیم. جای شهید آوینی خالی نیست.آدم هایی در تراز ایشان، خودشان را در تاریخ و فرهنگ جامعه تثبیت می کنند و اگر کسانی بخواهند به این افراد بی اعتنا باشند، آنها هستند که یک جای خالی برای خودشان به جا گذشتند.امثال آوینی ها،مطهری ها، شریعتیها و آل احمدها، آمدند و جاهای خالی را در تاریخ و فرهنگ ما پر کردند.خلا هایی که وجود داشته، پر کردهاند و بعد از آنها هر کسی بخواهد در ادامه مسیر فرهنگی جامعه، طی مسیر کند ناگزیر خواهد بود به این افراد مراجعه کند و تجربهی برجستهی آنها را مورد توجه قرار بدهد.پس این تعبیر شاید یک مقدار تعبیر دقیقی نباشد.
:: موضوعات مرتبط:
مقالات و مطالب بدرد بخور ,
,
:: برچسبها:
وحيد جليلي ,
شهيد آويني ,
انديشه ي شهيد آويني ,
|
امتیاز مطلب : 42
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
:: ادامه مطلب ...
|
نویسنده : علی
تاریخ : دو شنبه 11 ارديبهشت 1391
|
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست
:: موضوعات مرتبط:
شعرکده ,
خودم ,
,
:: برچسبها:
حافظ ,
,
|
امتیاز مطلب : 29
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
|
|
آمار مطالب
:: کل مطالب : 222
:: کل نظرات : 83
آمار کاربران
:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 7
کاربران آنلاین
آمار بازدید
:: بازدید امروز : 139
:: باردید دیروز : 119
:: بازدید هفته : 341
:: بازدید ماه : 2293
:: بازدید سال : 16518
:: بازدید کلی : 156858
|