بروشور.نشریه.عکس و ...(مناسبتهای ملی مذهبی)


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
آرمانخواهی انسان مستلزم صبر بر رنجهاست ! پس برادر ( و خواهر ) خوبم ؛ برای جانبازی در راه آرمانها بیاموز که در این سیاره رنج صبورترین انسانها باشی . سید شهیدان اهل قلم "سید مرتضی آوینی"
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



ای هرچه آب در به در ِ خاک ِ پای تو
نویسنده : علی
تاریخ : چهار شنبه 22 آبان 1392

 

من کیستم مگر ، که بگویم تو کیستی
بسیار از تو گفته ام اما تو نیستی
من هرچه گریه می کنم آدم نمی شوم
ای کاش تو،  به حال دلم می گریستی
دیگر چگونه روی دو پایم بایستم
وقتی به نیزه تکیه زدی تا بایستی
ای هرچه آب در به در ِ خاک ِ پای تو
در این زمین خشک به دنبال چیستی ؟
باید بمیرم از غم این زندگانی ام
وقتی که جز برای شهادت نزیستی

 

برگرفته از وبلاگ ساقيانه

زهرا بشري موحد



:: برچسب‌ها: ashoura , يا حســــــين , شعر ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
فقط سه قاشق غذا خوري!
نویسنده : علی
تاریخ : شنبه 18 آبان 1392

- دكتر چي بهش بدم؟ 

- آب ، آب زياد بهِش بده. 

- بچه شيش ماهه با چقدر آب سيراب مي شه؟ 

- سه قاشق غذا خوري.

 

 

"محمد حسن ابوحمزه"



:: موضوعات مرتبط: شنیدنی , ,
:: برچسب‌ها: يا علي اصغر (ع) ,
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
غدير
نویسنده : علی
تاریخ : پنج شنبه 2 آبان 1392

 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علي بن ابيطالب وَ الْأَئِمَّةِ المعصومين عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ

عيـــــدتون مبــــــــــــارك



:: موضوعات مرتبط: خودم , ,
:: برچسب‌ها: غدير , تبريك , امام علي ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
پدرانه
نویسنده : علی
تاریخ : جمعه 5 مهر 1392

به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، وبلاگ دختران ماه پیشونی در مطلبی نوشت؛


داستان از این قراره
شب با پچ پچ‌های مامان و بابا که در مورد من حرف می‌زدند از خواب بیدار شدم
گوشامو تیز کردم
بابایی می‌گفت خیلی نگران مهسا هستم یکی دوتا از دوستاش (منظور لیلا و میترا بودن) به فرهنگ خونواده ما نمی‌خورن
مهسا هم که می‌خواد از قافله عقب نمونه

با دوستاش همرنگ شده

 عصری در خیابون با دوستاش دیدم
این چه وضعیه که برای خودش درست کرده؛ شلوار جین و مانتو تنگ می‌پوشه؛ آستیناشم زده بالا؛ انگار می‌خواد با یکی دعوا کنه

تو که مادرشی یه چیزی بگو
رعایت حال ما رو هم نمی‌کنه؛ وقتی هم بهش تذکر می‌دم؛ می‌گه من با این لباسا حال می‌کنم و با اینا راحتم و سرشو می‌ندازه پایین و می‌ره

مامانم می‌گفت
خب بچه است؛ ازدواج می‌کنه درست می‌شه و از اینجور حرفا
بابام مدیر دبیرستان ابن سینا بوده و حالا بازنشست شده و در یکی از صندوق‌های قرض الحسنه؛ بصورت افتخاری کار می‌کنه

یادمه از وقتی خودمو شناختم
از نابودی زندگی دخترانی تعریف می‌کرد که با بعضی دانش آموزان؛ طرح دوستی ریخته بودند
او می‌خواست با این داستانا منو در مقابل پسرای خیابونی؛ واکسینه کنه
فصل امتحانات نزدیک شده بود
قرار شد دوستم سوسن؛ که مورد تایید بابا بود
چند ساعتی برای رفع اشکال و مرور درس‌ها بیاد خونمون
یه ساعتی نگذشته بود که بابایی در اتاق رو زد

مهسا دخترم
چایی و کیک آوردم بیام تووو
سوسن خودشو جمع و جور کرد
گفتم بفرمایید

یالا یالا

 در اتاق باز شد من و سوسن؛ هاج و واج چشمهامونو دوختیم به بابا
بابایی با پیژامه راه راه و زیرپیرهنی سفیدش وارد اتاق شد
سوسن خانوم؛ خوش اومدید
سینی چایی رو گذاشت جلومون و رفت
چند ثانیه‌ای سکوت؛ بر فضای اتاق حاکم شد
پاک آبروم جلوی سوسن رفت؛ حالا بیاد و این حکایت رو پیش همکلاسی‌ها تعریف کنه

چه خاکی به سرم بریزم
سوسن سکوت را شکست
خب مهساجون کجای مسئله بودیم
ساعت هفت عصر بابای سوسن اومده بود دنبالش
ازم خداحافظی کرد و زیر گوشم گفت عجب بابای با حالی داری

در اتاق رو قفل کردم و شروع کردم به گریه
خوابم برده بود
با صدای مامان بیدار شدم
مهسا نمی‌آی شام
نه شما بخورید من میل ندارم
با بابام قهر کرده بودم
پس فردا مطابق قرار قبلیمون
سوسن اومد خونمون
تاق تاق
تاق تاق

دخترم مهسا براتون شربت آوردم بیام تووو
سوسن لبخند ملیحی زد و گفت حاج آقا بفرمایید

بر خلاف تصورم
بابایی با شلوار و پیرهنی اتو کرده؛ شربت‌ها رو گذاشت جلومون

و کنارم نشست
دستمو گرفت وبا نگاه مهربانانه همیشگیش گفت
دخترم می‌دونم از دستم ناراحتی
ولی اینو بدان که این مسئله با پیژامه اومدن
قبلا با دوستت هماهنگ شده بود و این نقشه‌ای بود که می‌خواستم یه درس زندگی بهت بدم

دخترم
وقتی در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم
نمی‌تونیم بگیم نوع و شکل لباس پوشیدنمون یه امر خصوصیه و به دیگرون مربوط نیس
من با پیژامه و زیر پیرهنی در فضای خونه خودم می‌تونم رفت و آمد کنم ولی نمی‌تونم بگم
چون با این لباسا راحتم و با اینا حال می‌کنم در فضای خارج خونه هم با همین لباسا بیام بیرون

اینو هم من و هم تو و هم اقشار جامعه یه چیز قبیح می‌دونن
تو هم نمی‌تونی با لباسایی که شاید دوس داشته باشی
ولی در نظر جامعه و فرهنگ خونوادگی ما یه امر قبیحیه به دلیل اینکه
الان این مد روزه و با این شکل و شمایل راحتم بیای بیرون

دخترم
تا حالا فکر کردی چرا جامعه سرمایه داری برای اکثر مردان کت و شلوار و جوراب و کراوات؛ تحفه آورده

و برای زنان شلوارک و زیر پیرهنی

 دخترم نظام سرمایه داری می‌خواد که تو و امثال تو
به بهانه شیک پوشی و مدگرایی؛ از آستین پیراهنتون بزنید و شلوار کوتاه بپوشید
تا با اینکار بتونه ریشه حیا و عفت را از جامعه بیرون کنه

با این وضع
روزی خواهد رسید که زنان جامعه ما از پوشیدن زیر شلواری و زیر پیراهنی در بیرون منزل ناراحت نشن
دخترم
همچنان که نمی‌پسندی من با لباس راحتی در جلوی انظار دیده نشم
تو هم به بهانه مد با زیر شلواری بیرون نرو
منظورم اینه که با لباس نامناسب؛ چشم بسته در انظار عمومی حاضر نشو



:: موضوعات مرتبط: شنیدنی , ,
:: برچسب‌ها: داستان , پدر و دختر , مد روز , ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تلاوت سوره الرحمن
نویسنده : علی
تاریخ : پنج شنبه 22 فروردين 1392

سلام

تلاوت فوق العاده زیبایی از استاد عبدالباسط

تقدیم به ساحت مقدس حضرت زهرا (س)


إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ‌ ﴿٥٤ فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُّقْتَدِرٍ‌ ﴿٥٥

سوره قمر

 



:: موضوعات مرتبط: خودم , بانک صوت , ,
:: برچسب‌ها: سوره قمر و الرحمن , تلاوت عبدالباسط , ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
میزان فاصله ی قلب آدم ها و تن صدا
نویسنده : علی
تاریخ : چهار شنبه 21 فروردين 1392

 
استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد می‌زنیم؟ چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان
 
را بلند می‌کنند و سر هم داد می‌کشند؟ شاگردان فکرى کردند و یکى از آن‌ها گفت: چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان
 
را از دست می‌دهیم استاد پرسید: این که آرامشمان را از دست می‌دهیم درست است امّا چرا با وجودى که طرف مقابل
 
کنارمان قرار دارد داد می‌زنیم؟ آیا نمی‌توان با صداى ملایم صحبت کرد؟ چرا هنگامى که خشمگین هستیم داد می‌زنیم؟
 
شاگردان هر کدام جواب‌هایى دادند امّا پاسخ‌هاى هیچکدام استاد را راضى نکرد.سرانجام او چنین توضیح داد: هنگامى که دو
 
نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند، قلب‌هایشان از یکدیگر فاصله می‌گیرد. آن‌ها براى این که فاصله را جبران کنند مجبورند که
 
داد بزنند. هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آن‌ها باید صدایشان را بلندتر کنند. سپس
 
استاد پرسید: هنگامى که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى می‌افتد؟ آن‌ها سر هم داد نمی‌زنند بلکه خیلى به آرامى
 
با هم صحبت می‌کنند. چرا؟ چون قلب‌هایشان خیلى به هم نزدیک است. فاصله قلب‌هاشان بسیار کم است. استاد ادامه داد:
 
هنگامى که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد، چه اتفاقى می‌افتد؟ آن‌ها حتى حرف معمولى هم با هم نمی‌زنند و فقط در
 
گوش هم نجوا می‌کنند و عشقشان باز هم به یکدیگر بیشتر می‌شود. سرانجام، حتى از نجوا کردن هم بی‌نیاز می‌شوند و
 
فقط به یکدیگر نگاه می‌کنند. این هنگامى است که دیگر هیچ فاصله‌اى بین قلب‌هاى آن‌ها باقى نمانده باشد.این همان عشق
 
خدا به انسان و انسان به خداست است که خدا حرف نمی زند اما همیشه صدایش را در همه وجودت می توانی حس
 
کنی اینجا بین انسان و خدا هیچ فاصله ای نیست می توانی در اوج همه شلوغی ها بدون اینکه لب به سخن باز کنی با او حرف بزنی



:: موضوعات مرتبط: شنیدنی , ,
:: برچسب‌ها: خدا , انسان , قلب , صدا , عصبانیت , عشق ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
زکاوت بهلول
نویسنده : علی
تاریخ : دو شنبه 19 فروردين 1392

آورده اند که روزی ابوحنیفه در مدرسه مشغول تدریس بود . بهلول هم در گوشه ای نشسته و به درس او گوش می داد . ابوحنیفه در بین درس گفتن اظهار نمود که امام جعفر صادق (ع) سه مطلب اظهار می نماید که مورد تصدیق من نمی باشد و آن سه مطلب بدین نحو است .

اول آنکه می گوید شیطان در آتش جهنم معذب خواهد شد و حال آنکه شیطان خود از آتش خلق شده و چگونه ممکن است آتش او را معذب نماید و جنس از جنس متاذی نمی شود .

دوم آنکه می گوید خدا رانتوان دید حال آنکه چیزی که موجود است باید دیده شود . پس خدا را با چشم می توان دید .


سوم آنکه می گوید مکلف فاعل فعل خود است که خودش اعمال را به جا می آورد حال آنکه تصور و شواهد بر خلاف این است . یعنی عملی که از بنده سر میزند از جانب خداست و ربطی به بنده ندارد .


چون ابوجنیفه این مطالب را گفت بهلول کلوخی از زمین برداشت و به طرف ابوحنی فه پرتاب نمود که از قضا آن کلوخ به پیشانی ابوحنیفه خورد و او را سخت ناراحت نمود و سپس بهلول فرار کرد شاگردان ابوحنیفه عقب او دویده و او را گرفتند و چون با خلیفه قرابت داشت او را نزد خلیفه بردند و جریان را به او گفتند .
بهلول جواب داد ابوحنیفه را حاضر نمای ید تا جواب او را بدهم . چون ابوحنیفه حاضر شد بهلول به او گفت : از من چه ستمی به تو رسیده ؟

...



:: موضوعات مرتبط: خودم , ,
:: برچسب‌ها: امام صادق , بهلول , ابوحنیفه , شبهه ,
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
:: ادامه مطلب ...
تبریک
نویسنده : علی
تاریخ : یک شنبه 4 فروردين 1392

سلام


سال نو مبارک



:: موضوعات مرتبط: خودم , ,
:: برچسب‌ها: تبریک , سال نو , ,
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2

وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلَاقٍ ۖ نَّحْنُ نَرْ‌زُقُهُمْ وَإِيَّاكُمْ (الاسراء/31)

یک بار همسرم رفته بودند تبریز. قم هوا خیلی سرد بود و آن زمان ۵ بچه داشتم، همه بچه ها مریض شدند. من ۲ تا ۲ تا می بردمشان دکتر. کسی هم نبود کمکم کند. تنها بودم. تا اینکه یک شب دو تا از بچه ها تب ۴۰ درجه کردند و من خیلی سعی کردم تبشان را پایین بیاورم ولی نشد.                                                                                  

در مورد خودتان بفرمایید؛ متولد چه سالی هستید؟ چه تحصیلاتی دارید؟ و چند فرزند دارید؟

حداد هستم؛ ۲۸ ساله، متولد سال ۶۲، تا سال دوم دبیرستان درس خواندم و بعد ازدواج کردم و بعد از ازدواج وارد حوزه شدم؛ ۴ سال حوزه درس خواندم. الان هم مادر ۸ فرزند هستم.

*    در چه سنی ازدواج کردید؟


حدود ۱۴ سالگی ازدواج کردم.

*    همسرتان چند سال داشتند؟

همسرم ۱۶ سال داشتند.

*     از ابتدای ازدواج مستقل زندگی کردید؟ همسرتان از همان ابتدای زندگی منبع درآمد داشتند؟

درآمد همان شهریه طلبگی بود؛ ۲ سال و نیم منزل پدرشوهرم رندگی کردیم و بعد برای طرح هجرت به یکی از روستاهای رفسنجان به نام امین شهر انار رفتیم. ۳ سال آنجا بودیم پسر سومم آنجا به دنیا آمد. برگشتیم قم؛ یک خانه اجاره کردیم. چند سال قم بودیم و بعد ۲ سال رفتیم بابل. در بابل همسرم ۲ سال تدریس داشتند و کارهای تبلیغ می کردند و بعد مجدد برگشتیم قم و الان هم قم زندگی می کنیم.

*    اولین فرزند شما چند سال بعد از ازدواجتان به دنیا آمد؟

 



:: موضوعات مرتبط: شنیدنی , ,
:: برچسب‌ها: گفتگو , پرجمعیت ترین خانواده جوان ایرانی , برکت , زندگی ,
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
:: ادامه مطلب ...
برکت...
نویسنده : علی
تاریخ : یک شنبه 15 اسفند 1391

 وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَينَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيا(مريم/31)

 

این بحث در فکر ما نمی گنجد که خداوند چگونه برکت به مال می دهد. یک ریاضی دان می رود پیش یکی از علما و به او می گوید:

«چرا شما می گویید اگر خمس بدهید مالتان ۲ برابر می شود؟ هر عاقلی می داند اگر از ۵ تا ۱ دانه برداریم می شود ۴ ولی شما می گویید می شود۱۰ تا.»

آن عالم می گوید: سگ زاد و ولدش زیاد است و در هر نوبت زایمان توله های زیادی به دنیا می آورد ولی گوسفند سالی یک زایمان دارد. از طرفی انسان ها از سگ تغذیه نمی کنند و گوشتش را نمی خورند، ولی گوشت گوسفند را می خورند. بیماری، گوسفند را بیشتر از سگ از پا در می آورد و می کشد و… بر طبق این موارد، الان دنیا باید پر از گله سگ باشد، ولی پر از گوسفند است.»

این برکت خدا برای ما غیرقابل فهم است.

 

 

-----------------------------------

مصاحبه ی زن روز با خانم حداد



:: موضوعات مرتبط: شنیدنی , ,
:: برچسب‌ها: برکت , خمس , ریاضی دان , گوسفند و سگ ,
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
هر آنکس که دندان دهد نان دهد
نویسنده : علی
تاریخ : یک شنبه 13 اسفند 1391

 

حضرت آیت الله ناصری دولت آبادی می فرمودند : مرحوم حاج آقا معین شیرازی فرموده بودند : یک نفر کشاورز برای ایشان تعریف کرده بود :

زمانی کار کشاورزیمان تمام شد ، گندم ها را پهن کرده بودیم تا هر کس سهم خودش را ببرد ، در همین موقع که در حال استراحت بودیم یک زنبور آمد و یک دانه گندم را برد ، دوباره آمد و یک دانه دیگر را برد و چندین بار این کار تکرار شد ، تا اینکه ما کنجکاو شدیم ببینیم این زنبور گندم ها را کجا می برد ( با توجه به اینکه زنبور به گل و شیرینی علاقه دارد نه به گندم )

خلاصه دنبال زنبور رفتیم ، دیدیم زنبور گندم ها را کنار یک دیوار خرابی که در آنجا گنجشک نابینایی است می برد و گنجشک با شنیدن صدای زنبور دهانش را باز می کند و زنبور هم گندم را در دهان او می گذارد .

به اعماق دریا و در بطن سنگ *** دهد روزی کرم را بی درنگ

رساننده ی رزق گنجشک کور *** پدید آور ظلمت و نار و مور


 

-------------------------------------------------

«وَ يَرزُقهُ مِن حَيثُ لا يَحتَسِب»



:: موضوعات مرتبط: شنیدنی , ,
:: برچسب‌ها: زنبور , گنجشک کور , روزی , خدا ,
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
یا ابا صالح المهدی (عج)
نویسنده : علی
تاریخ : جمعه 11 اسفند 1391

 

الا یا ایها المهدی مدام الوصل ناولها
که در دوران هجرانت بسی افتاد مشکلها

صبا از نکهت کویت نسیمی سوی ما آورد
ز سوز شعلة شوقت چو تاب افتاد در دلها




:: موضوعات مرتبط: شعرکده , ,
:: برچسب‌ها: شعر , امام مهدی , ,
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
:: ادامه مطلب ...
نشید بسیار زیبا
نویسنده : علی
تاریخ : جمعه 11 اسفند 1391

سلام

امروز بعد از مدتها تونستم یه "نشید" بسیار زیبا که قبلا از شبکه ی قرآن پخش شده بود رو پیدا کنم.

این نشید از راشد العفاسی هست

لینک دانلودش رو میذارم.ان شاالله مورد پسند باشه :

لا اله الا الله-راشد العفاسی

 

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: بانک صوت , ,
:: برچسب‌ها: نشید , راشد العفاسی , لااله الا الله , تواشیح ,
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
ادب در کلام
نویسنده : علی
تاریخ : دو شنبه 7 اسفند 1391

به اتفاق دكتر و محمدرضا(فرزند ارشدش) نزديك قبرستان قدم مي زديم، مي دانستيم كه قبر ماركس هم همانجاست. گفتم اين دو تا سگ هم دارند مي روند سر قبر ماركس، فاتحه بخوانند و به دو تا سگي كه داشتند كمي  دورتر مي رفتند، اشاره كردم. دكتر بلافاصله رو به من كرد و گفت: اگر ما با فكر ماركس مخالف هستيم نبايد به او توهين كنيم. ادب در كلام لازم است، چه فرد كافر باشد چه مسلمان.

منبع +
 



:: موضوعات مرتبط: مقالات و مطالب بدرد بخور , خودم , شخصیت شناسی , ,
:: برچسب‌ها: ادب , شهید بهشتی , مارکس ,
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6

دوستي پيشنهاد داد امسال آجيل نخريم. دوستي گفت هزينه خريد آجيل يا قسمتي از آنرا به نيازمندان اختصاص بدهيم. دوست ديگري گفت اين مطلب را با اس ام اس به دوستان ديگر خبر بدهيم و در نهايت دوستي از بنده خواست آنرا به زباني خودماني در دنياي مجازي منتشر كنم تا برد بيشتري در جامعه پيدا كند.

محمد صادق خلج:
سلام هموطن. به زباني ساده مينويسم . به همان زباني كه در كوچه و خيابان با همديگر حرف ميزنيم ... خلج در ادامه مطلب ارسالي خود به بولتن نيوز نوشته است: خوشبختانه موضوع نخريدن آجيل و تنقلات غير ضروري اين روزها به صورتي فراگير در جامعه مطرح شده و اين مسئله پاسخي مثبت در سطح جامعه به همراه داشته است. اما لابلاي صحبت هاي مردم گاهي آدرس هاي غلط هم از طرف كساني كه منافع خود را در خطر ميبينند و يا هر آبي را گل آلود ميكنند تا شايد ماهي مناسبي به دام اندازند ديده ميشود كه همين موضوع باعث شد تا اين نوشتار را خطاب به هم وطنانم بنويسيم .
حدود 20 روز قبل بنده و همكارانم در بيمارستان آيت الله كاشاني شهركرد با يك تضاد عجيب روبرو شديم . تضادي كه به شكل روزمره براي همه ما اتفاق مي افتد . شايد ندانيد كه دومين روستاي پلكاني ايران در استان چهارمحال و بختياري قرار گرفته است . روستاي دوردست و دورافتاده با حداقل امكانات در محيط طبيعي خشن و وحشي با زمستانهاي پر برف و سرماي گاهاً تا 30 درجه زير صفر.
متاسفانه تعداد زيادي از خانه هاي اين روستا در آتش سوزي اوايل فصل سرما از بين رفته يا آسيب جدي ديدند و مردم زمستان سرد و وحشي منطقه را در اقامتگاه هاي موقت به سر ميبرند. درست مانند آن چيزي كه در ورزقان و اهر وجود دارد .

تضاد فكري ما اين بود: خبري از بازسازي روستاي سر آقاسيد كوهرنگ در اخبار و متعاقب آن خبر گران شدن بي رويه آجيل.

مثل همه ما هم مدتي به صحبت در اين موضوعات مشغول شديم و اينكه چرا دلال ها انقدر بي باكانه و وقيحانه هر كاري دوست دارند انجام مي دهند . اينكه با اضافه سود آجيل كه در جيب دلالان ميرود چند روستا را ميتوان بازسازي نمود . اينكه در اين گير و دار گراني ميتوان چند صد هزار تومان هزينه عيد را كاست و در جاي ضروري تري خرج كرد و ....

دوستي پيشنهاد داد امسال آجيل نخريم . دوستي گفت هزينه خريد آجيل يا قسمتي از آنرا به نيازمندان اختصاص بدهيم . دوست ديگري گفت اين مطلب را با اس ام اس به دوستان ديگر خبر بدهيم و در نهايت دوستي از بنده خواست آنرا به زباني خودماني در دنياي مجازي منتشر كنم تا برد بيشتري در جامعه پيدا كند . متني به زبان كوچه و بازار تهيه شد و از طريق گروه هاي اينترنتي پر بيننده توزيع شد. تقريباً عمده همان متني كه در سايتهاي مختلف مشاهده ميشود



:: موضوعات مرتبط: خودم , ,
:: برچسب‌ها: آجیل , عید , دلال , کشاورز , ,
|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
:: ادامه مطلب ...
دست نوازش مولا...
نویسنده : علی
تاریخ : چهار شنبه 11 بهمن 1391

گاهی اوقات به یتیمان کوفه

که دست نوازش مولا بر سرشان کشیده شده بود ،

حسادت می کنم...!



:: موضوعات مرتبط: خودم , ,
:: برچسب‌ها: دست مولا , یتیمان , حسادت ,
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
پاورپوینت زیبا
نویسنده : علی
تاریخ : پنج شنبه 5 بهمن 1391

 سلام

امروز چند تا پاورپوینت زیبا پیدا کردم.خیلی جالب بود.

اگه دوست داشتید دانلود کنید...

 

حتما دانلود کنید.ضرر نمی کنید!

 

قیمت یه روز بارونی

گنج بی پایان

لذت زندگی

جرات کن

 

منبع : گروه هشت بهشت



:: موضوعات مرتبط: خودم , شنیدنی , ,
:: برچسب‌ها: پاورپوینت , خدا , هشت بهشت ,
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
حسین (ع)
نویسنده : علی
تاریخ : شنبه 30 دی 1391

 من حسین (ع) را دوست دارم ،

همو که در کربلاست

یعنی همه جاست...

*

کل ارض کربلا

 

علی اکبر بقایی



:: موضوعات مرتبط: شنیدنی , ,
:: برچسب‌ها: حسین(ع) , کربلا , علی اکبر بقایی , دلنوشته ,
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3

 

صوت بیانات

متن بیانات



:: موضوعات مرتبط: خودم , بانک صوت , شنیدنی , ,
:: برچسب‌ها: رهبر , انتخابات , صوت , بیانات ,
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
پنجره
نویسنده : علی
تاریخ : سه شنبه 19 دی 1391

 

 

 خوش بر آنکس که در این کوچه کسی را دارد

نقش یک پنجره بر خانه ی او جا دارد

جز من و قاصدک گمشده بر باد که بود؟

که به خاک سر کویش همه دنیا دارد

 

روح الله اسراری



:: موضوعات مرتبط: شعرکده , ,
:: برچسب‌ها: شعر , روح الله اسراری , پنجره ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
...
نویسنده : علی
تاریخ : شنبه 16 دی 1391

خدایا دمت گرم که بعد از گرونی دلار و این همه تحریم ،

هنوز هم با پنجاه تومن صدقه ، هفتاد نوع بلا رو دور می کنی!…

 



:: موضوعات مرتبط: شنیدنی , ,
:: برچسب‌ها: صدقه , گرونی , خدا ,
|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
اللهم لاتحرمنی خیر ما عندک
نویسنده : علی
تاریخ : جمعه 15 دی 1391

یا رب ان ذنوبی لاتضرک،و ان لی ما لا یضرک،

اللهم لاتحرمنی خیر ما عندک لشر ما عندی،

فان انت لم ترحمنی بتبعی و نصبی،

فلاتحرمنی اجر المصاب علی مصیبته.

-ای پرودگار براستی که گناهانم به تو زیانی نمیرساند و آمرزیدن من چیزی از تو نمی کاهد،به من آن چرا که از تو نمی کاهد عطا کن و مرا بیامرز به آنچه که به تو زیانی نرساند.خدایا از خیر آنچه که نزد تو است و به شر آنچه که نزد من است محرومم نگردان اگر که تو به من رحم نکنی به رنج و زحمت خواهم افتاد و مرا محروم نکن از اجر مصیبت دیده بر مصیبتش.

 



:: موضوعات مرتبط: خودم , ,
:: برچسب‌ها: دعا , عرفه , ,
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
حجاب
نویسنده : علی
تاریخ : دو شنبه 11 دی 1391



:: موضوعات مرتبط: خودم , ,
:: برچسب‌ها: حجاب فاطمی ,
|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8

 

وبگاه یادداشت های سینمایی وحید جلیلی راه اندازی شد.

 

با توجه به اهمیت حوزه سینما و همچنین گستردگی و تنوع مقالات و نظرات آقای وحید جلیلی در این حوزه، از این پس یادداشت ها و دیدگاه های ایشان در حوزه سینما را در وبگاه اختصاصی «یادداشت های سینمایی وحید جلیلی» منتشر خواهیم کرد.

 

یادداشت های سینمایی ایشان شامل نقد فیلم های مختلف و نقد مدریت حاکم بر حوزه فیلم و سینما می باشد.

 

وبگاه یادداشت های سینمایی وحید جلیلی را از لینک زیر مشاهده کنید:

یادداشت های سینمایی وحید جلیلی



:: موضوعات مرتبط: مقالات و مطالب بدرد بخور , ,
:: برچسب‌ها: وحید جلیلی , یادداشتهای سینمایی , ,
|
امتیاز مطلب : 27
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
برادر،خواهر،جنگه توو این مسیر
نویسنده : علی
تاریخ : یک شنبه 10 دی 1391

جشنواره شعر و موسیقی ضد امریکایی «طبس» تیرماه امسال همزمان با سالروز حمله ناو امریکایی وینسنز به هواپیمای مسافربری ایران در مدت دو روز برگزار شد.(وب سایت جشنواره)سخنرانی حاج سعید قاسمی در افتتاحیه این جشنواره با روح همیشگی حماسه و درباره هنر ناب و جنگ نرم ایراد شد.این سخنرانی تقدیم کاربران می گردد.

 

برادر ، خواهر ، جگه توو این مسیر

 

برگرفته از سایت فتیان



:: موضوعات مرتبط: دشمن شناسی دینی , بانک صوت , ,
:: برچسب‌ها: سعید قاسمی , جشنواره طبس , جنگ , سخنرانی ,
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
وضوی صفر و یکی ها !
نویسنده : علی
تاریخ : شنبه 9 دی 1391

شرکت کننده در این طرح پس از ثبت نام، کافی است یک بار به صورت دقیق همه وسایل دیجیتالی خود را چک کند و موارد نامناسب را از حافظه های خود پاک کند و دور بریزد. این وسایل می تواند شامل اینها باشد:

 

لپ تاپ - موبایل - سی دی ها - دی وی دی ها - لوح های فشرده - حافظه های فلش - هاردهای اکسترنال - صندوق ایمیل - حافظه اس ام اس های موبایل - کامپیوتر خانگی و ...

 

همه محتواهای نامناسب از قبیل عکس، فیلم، کلیپ، موسیقی، پیامک، ایمیل، برنامه های نصب شده و ... باید از برده شود.

 

از این آدرس ببینید :

vozoo.ir/



:: موضوعات مرتبط: خودم , ,
:: برچسب‌ها: وضوی صفر و یکی ها ,
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تبریک سالگرد ازدواج...
نویسنده : علی
تاریخ : چهار شنبه 26 مهر 1391

 



:: موضوعات مرتبط: خودم , ,
:: برچسب‌ها: سالگرد ازدواج رتعلی (ع) و حضرت فاطمه (س) ,
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
اردوی جهادی
نویسنده : علی
تاریخ : یک شنبه 23 مهر 1391

ای خنک آن کو جهادی می‌کند

بر بدن زجری و دادی می‌کند

تا ز رنج آن جهانی وا رهد

بر خود این رنج عبادت می‌نهد

روز های قبل از اردوی جهادی "کنج کسور" ،  توی خوابگاه های دانشجویی یکسری اعلامیه پخش می کردیم که در واقع بیشتر دعوت از بچه ها بود برا شرکت در اردو های جهادی. بعضی از بچه هایی که سوالاتی پیرامون اردو داشتند و کنجکاوتر بودند ما رو دعوت می کردند توی اتاق.یکی از دغدغه های بچه ها مسئله ی "کار عمرانی" اردو بود.در واقع ذهنیتی که بعضی بچه ها راجع به اردو داشتند و حتی باعث عدم شرکت در اردوها می شد ، این بود که اردو های جهادی چیزی جز بنایی و عملگی نیست.همین دید و ذهنیت روی هم اتاقی هاشون تاثیر می گذاشت.بعضی از بچه ها هم از عقرب و مار می ترسیدند.این مسائلی بود که به دلیل عدم آشنایی با اردو برا بچه ها پیش می اومد.شاید تصور من هم قبل از شرکت در اولین اردو به همین شکل بود و این نیاز داشت تا در مورد اردو بیشتر بدونیم.

البته برنامه هایی مثل نمایشگاه های اردو ، و اردوهای جهادی که از صدا و سیما پخش می شد ، این مسائل رو تا حد زیادی حل می کرد.ولی تعدادی از بچه ها هنوز دید جالبی نسبت به اردو نداشتند.

یکی از راه حل هایی که برا این مسئله به ذهنم رسید این بود که حداقل راجع به بعضی از برنامه های اردو چند خط بنویسم.برنامه های که باعث می شد خستگی کار عمرانی رو از یاد ببریم.

بیشتر این برنامه ها مربوط به اردوی دازان بود که در ادوهای بعدی هم اجرا می شد :

جیرفت نیوز

جیرفت نیوز یک جریان خود جوش بود که توسط یکی از بچه های باذوق کرمان راه اندازی شد و با گذشت چند روز از اردو ، مقبولیت زیادی بین بچه ها پیدا کرد.به طوری که این برنامه هر شب جزو پرمخاطب ترین برنامه ها بود و حتی در اردوهای بعد هم دنبال شد.

روند کار جیرفت نیوز هم به این صورت بود که تعدادی از بچه ها خبر های اردو و جریاناتی که در طول همون روز اتفاق می افتاد ، به صورت طنز و با لحن خاصی (شبیه به خواندن اعلامیه های انتقادی) برای بچه ها به نمایش در می آوردند.حتی قسمتهایی از این برنامه هم توسط فیلم بردار اردو ثبت شده که یکی از بچه ها در حال قرائت یه بیانیه ی طنز انتقادی و دو نفر از بچه ها هم به عنوان اسکورت در دو طرفش ایستاده اند.

موقع قرائت بیانیه ها ، بچه ها سراپا گوش بودند و بعد از قرائت هر بند از بیانیه هم با تکبیر و خنده قرائت کننده رو همراهی می کردند.



:: موضوعات مرتبط: خودم , ,
:: برچسب‌ها: اردوی جهادی , کرمان , کنج کسور , دازان ,
|
امتیاز مطلب : 40
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
:: ادامه مطلب ...
کوتاه درباره ی خلیل جبران
نویسنده : علی
تاریخ : شنبه 22 مهر 1391

خیلی از ما نام "جبران خلیل جبران " رو از نوشته ای  که توی کتاب ادبیات دبیرستان بود شنیدیم.شعری که به نظر زیاد جالب نمی اومد.البته به نظر بنده.

 یه روز  توی کتابخونه بودم ، اتفاقی یاد شعر خلیل جبران افتادم.کنجکاو شدم نوشته های دیگه شو بخونم.شعری که توی ادبیات دبیرستان چاپ شده بود زیاد برام جالب نبود.از طرفی هم 4 سال از دوره ی دبیرستانم گذشته بود و خیلی دوست داشتم ببینم نوشته های دیگه اش چطوریه.

با خوندن اولین کتاب ، ذهنیتم راجع به "جبران" تغییر کرد.

نوشته هاش خیلی امروزی بود.

تقریبا تونستم سه عنوان از کتابهای جبران خلیل جبران رو بخونم.

اولین کتابی که خوندم کتاب "عیسی پسر انسان" بود.دید خیلی زیبایی از حضرت مسیح (ع).

"بالهای شکسته" و "مجموعه آثار"

سایر کتاب های جبران خلیل جبران :

پیامبر / عروسان دشت / شیطان / خدایان زمینی/

*******************************************

دانلود دو عنوان از کتابها :

نامه های عاشقانه ی یک پیامبر

شیطان

 

خطاست اگر بينديشم عشق حاصل مصاحبت درازمدت و با هم بودني مجدانه است. عشق ثمره ي خويشاوندي روحي است و اگر اين خويشاوندي در لحظه اي تحقق نيابد،در طول ساليان و حتي نسل ها نيز تحقق نخواهد يافت.

 



:: موضوعات مرتبط: خودم , کتابخانه , ,
:: برچسب‌ها: جبران خلیل جبران , عیسی پسر انسان , کتاب , دانلود کتاب ,
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
معجزه...
نویسنده : علی
تاریخ : شنبه 22 مهر 1391

کربلا معجزه نیست...

انسانی معجزه است که کربلا می آفریند...



:: موضوعات مرتبط: شنیدنی , ,
:: برچسب‌ها: کربلا , معجزه , علی اکبر بقائی ,
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان وارث و آدرس vares.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار مطالب

:: کل مطالب : 222
:: کل نظرات : 83

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 6

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 31
:: باردید دیروز : 18
:: بازدید هفته : 156
:: بازدید ماه : 919
:: بازدید سال : 4638
:: بازدید کلی : 111184

RSS

Powered By
loxblog.Com